نژاد های جهان
- نژاد زرد پوست:
یکی از دستههای بزرگ و عمده انسانهاست که خاستگاه آنها آسیای شرقی است.
نژاد زرد به نژاد آسیایی و مونگولوید ، مشهور است.
واژه ی مونگولوید رامیتوان در فارسی نو به مغولسان برگردانید.
در فرهنگ عامه ایران ، این نژاد را چشمبادامی میخوانند.
ویژگی های فیزیکی نژاد زردپوست :
اندام مردمی که از نژاد زردند ، کوچکتر از اندام دیگر نژادهاست.
آنها تنی کممو دارند و موهایشان نیز بیشتر لَخت است.
ایشان دارای نیروی بدنی کمتری در سنجش با دیگر نژادها هستند ولی چابُکند.
شمار زیادی از مردم مغولسان دارای لکه بزرگی بر روی پوست خود هستند که در اصطلاح پزشکی لکه مغولی نامیده میشود.
گستره و پراکندگی نژاد زرد :
همه آسیای شرقی را نژاد زرد در بر میگیرد.
با تازش ترکان و مغولان به دیگر سرزمین ها پراکندگی آنها به آسیای غربی و اروپا هم کشید.
همچنین کوچ مردمانی که امروزه سرخ پوست خوانده میشوند در هزاران سال پیش به پراکندگی این نژاد در قاره ی آمریکا یاری رساند.
برخی از آنان در سدههای پیش حتی توانستند خود را به جزیرههای دور دست دو اقیانوس هند و آرام برسانند.
در آفریقا این نژاد تنها با آمیزش با سیاهان ماداگاسکار توانست رخنه کند.
- نژاد سپید (سفید پوست) :
سفیدپوست، واژه ای است برای مجموعه گروههایی از انسانها است که به عنوان استعارهای از نژاد به کار میرود.
بسته به پیش زمیه ی جغرافیایی و تاریخی، تعریف «مردم سفیدپوست» متغیر است.
سفید پوست بیشتر به مردم اروپایی تبار اطلاق میشود.
این مفهوم با درجات متفاوت از رسمیت و سازگاری درونی در زمینههایی گوناگون مانند جامعه شناسی،
زیست شناسی، ژنتیک، پزشکی، زبان ،فرهنگ، حقوق و...به کار رفته است.
برخی بر این باورند که ریشه ی انسان از آفریقا است .در آغاز همه انسانها موی سیاه و چهرهای نسبتاً تیره داشته اند.
. پوست و موی مردم اروپا نیز در آغاز مانند دیگر مردم جهان تیره بود.
یکی از نظریهها برای توضیح سفید شدن پوست و زرد شدن رنگ مو در مردم شمال اروپا که در میان دانشمندان پذیرفته شده به این صورت است:
در شمال اروپا به خاطر روزهای کم آفتابی میزان ویتامین دی که به پوست انسان میرسد کم است.
پیش از آغاز کشاورزی در این مناطق، بیشتر تغدیه مردمان این نواحی گوشت دام و ماهی بود و ویتامین دی موجود در گوشت و ماهی کمبود این ویتامین در آفتاب شمالی را جبران میکرد و پوست مردم همچنان تیره بود.
پس از آغاز کشاورزی، مقدار مصرف غلات در اروپا زیاد و مصرف گوشت و ماهی کمتر شد، درنتیجه بدن ساکنان این نواحی برای جبران کمبود ویتامین دی به مرور ملانین کمتری تولید کرد و پوست خود را سفیدتر کرد تا بدین وسیله به سنتز یتامین دی دریافتی از خورشید کمک کند.
بنابر این چند هزار سال پس از سکونت انسان در شمال اروپا به مرور پوست این ساکنان از تیره به سفید تغییر کرد.
علت اینکه رنگ موهای مردم زردپوست نواحی شمالی ازجمله اسکیموها همچنان سیاه ماندهاست میزان مصرف بالای ماهی در غذای این مردمان است.
۲۰۰ سال پیش در آمریکا سیاهپوستان مرجع خودشان را آفریقا میدانستند ولی در آفریقا مردم بومی
خودشان را برپایه قومیتها و جامعههای همزبان تقسیمبندی میکنند نه بر پایهٔ رنگ پوست.
آفریقاییتبارها بعد از انتقالشان به آمریکا به علت اینکه از مناطق و قومیتهای متفاوت بودند و در آمریکای
شمالی زندگی میکردند . در نتیجه فرهنگ خاص خود را به وجود آوردند مانند کلیسای سیاهان.
آنها بیشتر بر اساس مرجعشان که همان آفریقا بود و رنگ پوستشان شناخته میشدند.
در نتیجه نام قبیله و زبانبومیشان تأثیری در تقسیمبندی آنها در آمریکا نداشت و به همه آنها به صورت کلی
سیاهپوست گفته میشد.
در مقابل در مناطق مورد استعمار اسپانیاییها و فرانسویها آنها را بر پایه قبیله و قومیت طبقهبندی کردند.
امروزه در ایالات متحده آمریکا افراد با رنگ پوست سیاه کمرنگ تا سیاه خیلی پُررنگ و آنهایی که آلبینیسم
دارند، زندگی میکنند .
چون اکثر آنها متولد آمریکا هستند، استفاده از واژه آفریقایی مشکلساز است، در نتیجه همگی را آمریکایی
آفریقایی تبار مینامند.
ایرانیان آفریقاییتبار گروهی ازمردم ایران هستند که اصالت آفریقایی داشته و در طی قرنهای مختلف
به ایران وارد شدهاند.این گروه از مردمان بیشتر در استانهای جنوبی ایران به سر میبرند.
در متون فارسی مانند قابوس نامه اثر عنصر المعالی قابوس پسر وشمگیر، از بندگان حبشی (اتیوپی
امروزی) سخن به میان آمده که در بازارهای ایران فروخته میشدند.
شمار زیادی از این مردم ، بازماندگان بردگانی هستند که توسط تازیان تاجر برده به خلیج فارس آورده میشدند.
همچنین در دورههای بعدی پرتغالی ها در سواحل ایران ، دست به تجارت برده میزدند.
این برده های سیاه پوست بیشتر ، پانتو زبان و متعلق به شرق آفریقا و از کشورهای تانزانیا به ویژه زنگبار، مالاوی و موزانبیک بودهاند.
در نهایت در سال ۱۸۴۸ محمد شاه قاجار تحت فشار بریتانیا فرمان لغو بردهداری را صادر نمود.
جنگجویان سرخپوست کمابیش نامهای برگرفته از خویهای جانوران دارند.
نامهایی چون:
«گاو نشسته»،
«اسب دیوانه»
و «خرس ایستاده»
از نامهایی پرافتخار در تاریخ سرخپوستان هستند.
ورود سرخپوستان به قاره آمریکا را نزدیک به سی هزار سال پیش برآورد کردهاند.
این اقوام در هنگام سرما و یخبندان از آسیا و از تنگه ی برینگ وارد قارهٔ نو شدهاند.
در کرانههای کالیفرنیا جایماندههای آتش روشن شدهای را یافتند که دادههای دانش باستان شناسی
نمایان کرد که این رویداد به ۲۵۰۰۰ سال پیش باز میگردد.
زندگی مدرن و شهرنشینی در آمریکای باستان از حدود سالهای برابر با میلاد مسیح آغاز میشود و
در سال 800 میلادی با تمدن مایا به اوج شکوفایی خود میرسد.
درسالهای پس از آن تمدنهای دیگری مانند اولمک و آزتک در آمریکای شمالی و تمدن اینکا در آمریکای جنوبی سال های درخشانی را بویژه در زمینه معماری و هنر تجربه میکنند.
با ورود اروپاییان در سال ۱۴۹۲ به دنیای تازه به رهبری کریستوف کلمب نه تنها از دانش و تمدن اروپاییان
چیزی به سرخپوستان داده نشد بلکه درپی کشتارهای انجام شده تمدنهای اینکا و آزتک کمکم رنگ باخت
و به نابودی دچارشد.
سرخپوستان با ورود اروپاییان با بیماری های همهگیر، نابودی فرهنگ و از دست رفتن خاک روبرو شدند.
